تاریخ انتشار : دوشنبه 27 آذر 1402 - 15:36
کد خبر : 2473

یادداشت میهمان:

محور مقاومت و شکست راهبردهای تهاجمیِ رژیم صهیونیستی

محور مقاومت و شکست راهبردهای تهاجمیِ رژیم صهیونیستی
 دکتر عباس پورمند در این مقاله به آینده محور مقاومت در جهان اسلام و شکست راهبردهای تهاجمیِ رژیم صهیونیستی پرداخته است.

محور مقاومت یک ائتلاف ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک منطقه‌ای، مرکب از مجموعه بازیگران دولتی ایران، یمن (حوثی‌ها و سوریه) و غیردولتی (حزب‌الله لبنان، کتائب حزب‌الله عراق و حماس) است که منافع مشترک ملی، راهبردی و ایدئولوژیک دارند و تلاش می‌کنند باسیاست‌های مستقلانه و استکبارستیزانه و مقاومت محور خود، نظام سلطه با محوریت ایالات‌متحده آمریکا و فرزند نامشروعش رژیم صهیونیستی را نقد کرده و با آن به حداکثر ظرفیت موجود، مقابله کنند (۱). درواقع آنچه محور مقاومت خوانده می‌شود انعکاس هویت برآمده از انقلاب اسلامی ایران در جهان خارج است. زبان سیاسی و اعتقادیِ مقاومت اسلامی را می‌توان انعکاس ظهور شگرفِ ادبیات اسلامی در روابط و سیاست بین‌الملل دانست که بخش مهم آن در منطقه خاورمیانه تجلی‌یافته است.

مهم‌ترین مسئله‌ای که در ارتباط با خاورمیانه باید در نظر داشت این است که سرشت زیرسیستم منطقه‌ای خاورمیانه، عمیقاً آنارشیک است و هیچ‌گونه اقتدار مرکزی در آن وجود نداشته و همه قدرت‌های منطقه‌ای به دنبال حداکثر نمودن قدرت خود می‌باشند و اکثر بازیگران منطقه‌ای در خاورمیانه با نگاهی بدبینانه به یکدیگر می‌نگرند و روابط سیاسی و امنیتی بسیار ناپایدار است.

در چارچوب محور مقاومت، حماس جنبشی جهادی  است که تلاش می‌کند زمینه را برای آزادسازی و رهایی ملت فلسطین از ظلم و جور اسرائیل فراهم آورد.

مقاومت اسلامی حماس از انتفاضه زاییده شده و نشانی است از بازگشت مجدد، شکوهمندانه و قاطعانه سیاسی نیروهای اسلامی در نوار غزه و کرانه باختری در مواجهه با اشغالگری رژیم صهیونیستی… حماس کاملاً رویکردی جهادی دارد. عقاید حماس بر اساس دین اسلام استوارشده و مبانی اسلامی را اصلی ثابت برای هرگونه مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی می‌داند. این جنبش، آزادسازی تمامی سرزمین فلسطین، ادامه انتفاضه، رهایی قدس شریف از اشغال، خنثی‌سازی قدرت اسرائیل و برچیدن شهرک‌های یهودی‌نشین را از راهبردهای اصلی و اهداف مبارزه و جهاد خویش اعلام کرده است (۲).

در مقابل، بر اساس سند «راهبرد نیروی دفاعی» (۳) اسرائیل، هدف اصلی رژیم غاصبِ صهیونیستی در حوزه نظامی، حفظ و بسط هژمونی باهدف ایجاد بازدارندگی مطلق در شرایط صلح و شکست سریع و قاطع دشمن در زمان جنگ است. انتخاب این اولویت در عرصه نظامی به دلیل ماهیت امنیتی این رژیم و باقی ماندن آن در شرایط «امنیت وجودی» و همچنین، شرایط خاص جغرافیایی، به‌ویژه نداشتن عمق استراتژیک و سرزمینی کوچک است. بر این اساس، راهبرد نظامی رژیم غاصب صهیونیستی باهدف حفظ هژمونی نظامی اسرائیل در منطقه نوشته‌شده است. به‌عنوان اولین شاخص دراین‌ارتباط، می‌توان به اولویت «وضعیت تهاجمی» و «دفاع پیش‌دستانه» و «دفاع پیشگیرانه» آن‌هم به شکل کاملاً آشکار در سند مذکور اشاره کرد تا جایی که می‌توان گفت تاکنون هیچ بازیگری به‌اندازه اسرائیل بر تهاجمی بودن و تجاوز به تمامیت سرزمینی کشورهای مستقل، آن‌هم در سطح راهبردی، تأکید نکرده است. البته این تأکید تنها در متن نیست، بلکه مقامات اسرائیل طی چند دهه گذشته با توسل به اقدامات تهاجمی، تروریستی و تجاوز و دست‌درازی نظامی، بارها نیات خود در این زمینه را اثبات کرده‌اند (۴).

در سند مذکور تأکید بر تهاجمی بودن در تقسیم‌بندی وضعیت‌های نظامی اسرائیل نیز موردتوجه قرارگرفته و عملاً به نیروی نظامی مجوز حملات آفندی، حتی در هنگام صلح نیز داده‌شده است. لازم به اشاره است که در متن از سه وضعیت «عادی»، «اضطراری» و «جنگی» صحبت شده است. وضعیت عادی، به شرایط امنیتی باثبات بین اسرائیل و کشور یا بازیگر تهدیدکننده اشاره دارد. در این وضعیت، به‌رغم دشمنی بین دو طرف (مانند روابط کنونی اسرائیل با عربستان یا امارات متحده عربی)، شرایط کم‌وبیش عادی و آرام است. شرایط اضطراری (مانند درگیری‌های پراکنده کنونی با سوریه)، به عملیات نظامی محدود اشاره دارد که تنها برای از بین بردن توانمندی دشمن در عملیات ویژه مورداستفاده قرار می‌گیرد. درنهایت، شرایط جنگی (مانند وقایع پس از طوفان الاقصی)، مواجهه نظامی بین دو طرف است. همان‌گونه که از تقسیم‌بندی مذکور مشخص است، عملاً نیروهای نظامی اجازه دارند در وضعیت اضطراری دست به اقدامات تهاجمی و حتی تروریستی بزنند که البته، خلاف قواعد حقوق بین‌الملل ازجمله اصل عدم توسل به‌زور و منع از اقدامات تروریستی است.

در کنار این‌ها، باید به تلاش مقامات رژیم صهیونیستی برای حفظ برتری مطلق در عرصه تسلیحات متعارف و همچنین، انحصار در داشتن تسلیحات هسته‌ای اشاره کرد که با دستاوردهای سال‌های اخیر جبهه مقاومت، کاملاً در این زمینه –علی‌رغم حمایت‌های بی‌دریغ تسلیحاتی و لجستیکی غرب- برتری و انحصار خود را ازدست‌داده و با افشای هرچه ماهیت تروریستی و نامشروعش، بیش‌ازپیش به چشم‌انداز نابودی خود نزدیک شده است.

بنابراین، با تغییر موازنه قوا در منطقه و دستاوردهای چشم‌گیر جبهه مقاومت و درنتیجه با توجه به ضعف نسبی اسرائیل در ابعاد تجهیزات، نیروی انسانی و تاکتیک‌های نظامی، این رژیم با سرمایه‌گذاری گسترده آمریکا اقدام به تقویت این نقاط ضعف نموده است. به‌عنوان‌مثال پروژه حوما از مهم‌ترین طرح‌های دفاع موشکی بوده است که بر اساس آن از سیستم‌های دفاع موشکی هیتس (پیکان) با بهره‌گیری از نیروی الکترومغناطیسی و سلاح‌های لیزری به‌طور هم‌زمان استفاده‌شده است (۵).

توضیح آن‌که به دنبال شکست تجارب سیستم‌های دفاع موشکی پاتریوت و حیتس یک و دو در زمان جنگ دوم خلیج‌فارس ۱۹۹۰ و جنگ تابستان ۲۰۰۶ لبنان، همچنین متعاقب توسعه و پیشرفت صنایع موشکی در ایران، رژیم صهیونیستی به‌طورجدی به فکر بررسی راه‌های مقابله با موشک‌های کوتاه برد ازیک‌طرف و بهبود سیستم‌های دفاع موشکی خود افتاده‌اند.

اما علی‌رغم تمامی این تلاش‌ها، شکست تاریخی و کوبنده رژیم صهیونیستی در مواجهه با حماس در طی عملیات طوفان الاقصی (هفتم اکتبر) و اخیراً با ورود مقتدرانه حوثی‌های یمن به این نبرد تاریخی، به‌روشنی نشان داد که معادلات منطقه‌ای بالأخص در زمینه نظامی و امنیتی همچنان در حال تغییر به نفع جبهه مقاومت است.

کلام آخر اینکه، تلاش نظام سلطه برای منزوی کردن اعضای محور مقاومت به‌وسیله تحریم‌های مختلف و اقدامات نظامی و شهادت مردم مظلوم فلسطین، همگی ناشی از ظهور هویت و ایدئولوژی جدیدی در عرصه روابط بین‌الملل است که مهم‌ترین خطر برای نظام سلطه و موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.

واقعیت‌های انکارناپذیری که امروزه در عرصه روابط بین‌الملل رخ‌داده، نشان می‌دهد که غرب با ابرقدرت جدیدی به نام مقاومت مواجه هستند که موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی را برنمی‌تابد و ضمن پاسخگویی شفاف و عقلانی به نیازهای اساسی بشری بر اساس باور به معنویت و اخلاق، اندیشه‌های سیاسی مبتنی بر سکولاریسم و نظم مبتنی بر منافع غرب و استثمار را عمیقاً نفی می‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) بنگرید به: رضاخواه، علی‌رضا (۱۳۹۲)، بیداری اسلامی و آینده محور مقاومت، مجله زمان، شماره ۳۲، صص ۳۲-۳۳؛ محمودی رجا، سید ذکریا، باقری دولت‌آبادی، علی، راوش، بهنام (۱۳۹۷)، بررسی محور مقاومت و آینده نظام سلطه با استفاده از نظریه نظام جهانی، فصلنامه مطالعات بیداری اسلامی، سال هفتم، شماره چهاردهم، پائیز و زمستان ۱۳۹۷، صص ۷-۲۹.

(۲) بنگرید به: محمودی رجا، سید ذکریا، باقری دولت‌آبادی، علی، راوش، بهنام (۱۳۹۷)، بررسی محور مقاومت و آینده نظام سلطه با استفاده از نظریه نظام جهانی، فصلنامه مطالعات بیداری اسلامی، سال هفتم، شماره چهاردهم، پائیز و زمستان ۱۳۹۷، صص ۷-۲۹.

(۳) رژیم غاصب صهیونیستی نخستین بار در تاریخ شومِ نظامی خود، در آگوست ۲۰۱۵ سندی تحت عنوان «راهبرد نیروی دفاعی» با امضای «گادی آیزینکوت» رئیس ستاد ارتش این رژیم اشغالگر و به زبان عبری منتشر کرد. برگردان انگلیسی این سند در آگوست ۲۰۱۶ توسط «گراهام آلیسون» و «مرکز بالفر» منتشر شد. سند مذکور شامل دیباچه‌ای از رئیس ستاد ارتش، مقدمه و پنج فصل نسبتاً مفصل است.

(۴) بنگرید به: ترابی، قاسم (۱۳۹۱)، شورای همکاری خلیج‌فارس و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، مطالعات خاورمیانه، پاییز ۱۳۹۱، شماره ۷۰، صص ۹-۳۶؛ ترابی، قاسم (۱۳۹۵)، ارزیابی راهبرد نیروی نظامی اسرائیل، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال ۱۹، شماره ۳، پائیز ۱۳۹۵، صص ۱۵۹-۱۷۷.

(۵) بنگرید به: شادمانی، مهدیه، یزدانی، عنایت‌الله، بصیری، محمدعلی (۱۳۹۷)، راهبرد پیرامونی رژیم صهیونیستی و موازنه تهدید با ایران (بررسی تأثیر انقلاب اسلامی بر تغییر راهبرد اتحاد پیرامونی)، پژوهش‌نامه انقلاب اسلامی، سال ۸، شماره ۲۷، تابستان ۱۳۹۷، صص ۱۲۷-۱۵۰.

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.